Web Analytics Made Easy - Statcounter

«جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل آفریقا در تشریح دلایل اعتراضات در لیبی و ابعاد تداوم اختلاف میان سیاستمداران این کشور در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: اعتراضات در لیبی و آتش زدن پارلمان طُبرق واقع در شرق این کشور به نوعی نشان می‌دهد که مردم مقصر اصلی این روند و وضعیت فعلی لیبی را دولتمردان کشورشان می‌دانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از سقوط قذافی و به آشوب کشیده شدن این کشور ما عملاً یک وضعیت ملتهب و به هم‌ریخته را شاهد هستیم و حالا اختلاف به حدی بالا گرفته که عبدالحمید الدبیبه، نخست‌وزیر فعلی لیبی و فتحی پاشاغا که خود را رئیس دولت خوانده است، با یکدیگر وارد یک نزاع کلی و سیاسی شده‌اند که همین امر بحران را تشدید کرده است. توجه داشته باشید که در ماه دسامبر دولت الدبیبه از سوی پارلمان، به عنوان دولت منقضی اعلام شد اما در نهایت او به کار خود ادامه داده است.

وی ادامه داد: آنچه در مورد اختلاف میان این دو باید مد نظر قرار بگیرد این است که الدیبیه به عنوان نخست‌وزیر لیبی از سوی جامعه ملل به رسمیت شناخته شده است و به همین دلیل ما شاهد آن هستیم که او در ساختار سیاسی لیبی فعلاً مورد حمایت جهان است و تنها راه برون‌رفت از بحران فعلی را برگزاری انتخابات اعلام کرده است. در این میان باید توجه داشت که لیبی عملاً یک پرونده چند ضلعی به شمار می‌رود و به همین دلیل ما شاهد آن هستیم که دنیای غرب به دنبال آن هستند تا هرچه زودتر بتوانند اوضاع را بر اساس آن سناریویی که خودشان تنظیم کرده‌اند پیش ببرند. به عبارتی دیگر کشورهایی اروپایی و آمریکا همچنان معتقدند که باید دولتی در لیبی روی کار بیاید که بتواند با آنها هماهنگ باشد و همکاری کند.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: یکی از دلایلی که غربی‌ها سعی می‌کنند به هر دلیل لیبی را زیر چترخود نگه دارند، وجود نفت سرشار در این کشور است که باید آنرا یکی از مرغوب‌ترین نفت‌های دنیا از منظر خلوص و ترکیبات دانست. به همین جهت حالا که آمریکا و اروپا پس از بحران برآمده از جنگ اوکراین با مشکل تهیه و خرید نفت روبه‌رو شده است، چشم طمع به نفت لیبی و سایر کشورهای عربی و آفریقایی دارد؛ چراکه نیاز آنها به دلیل بحران پیش آمده در حوزه انرژی افزایش پیدا کرده است. بر این اساس ایالات متحده به دنبال آن است تا بتواند اوضاع سیاسی در لیبی را به صورتی جلو ببرد که در نهایت بحث برگزاری انتخابات را در این کشور عملیاتی کند. پشت صحنه این روند هم به نوعی به ما نشان می‌دهد که اوضاع در این کشور بحرانی‌تر از گذشته خواهد شد.

قنادباشی افزود: متاسفانه اوضاع اقتصادی و معیشتی در لیبی به شدت تحت تاثیر باندبازی‌های سیاسی قرار گرفته و جالب اینجاست که روند سیاسی در این کشور هم با پیچیدگی‌های زیادی روبرو است. لذا مردم لیبی از زمان کشته شدن قذافی تاکنون در انتظار هستند تا اوضاع و وضعیت زندگی‌شان بهتر شود که این اتفاق نه تنها رخ نداده، بلکه هم‌اکنون بحران در حال تعمیق است. این وضعیت حالا به جایی رسیده که مردم دست به اعتراضات گسترده در اکثر شهرهای لیبی زده‌اند و ادامه به هم‌ریختگی سیاسی می‌تواند آنها و رفتارشان را رادیکال‌تر کند. ریشه این مسائل هم عدم برگزاری انتخابات در لیبی است؛ چراکه کشورهای دخیل در این پرونده به نوعی با یکدیگر اختلافات جدی دارند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: اختلافات میان کشورهای دخیل در پرونده لیبی صرفاً به همسایگان این کشور مربوط نمی‌شود، بلکه کشورهای اروپایی در این روند مشکل‌آفرین هستند و میان خودشان بر سر پرونده لیبی درگیر هستند و از سوی دیگر هم کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی در این روند اقدام به ایجاد یک محیط اختلافی در داخل لیبی کرده است. تمام بازیگران اصلی در این پرونده به دنبال آن هستند که بتوانند منافع خود را در بالاترین حد ممکن کسب کنند که ترکیه هم یکی از آنها به حساب می‌آیدو بر همین اساس شرایط و وضعیت فعلی به ما نشان می‌دهد که برخورد و تعدد منافع در لیبی باعث شده تا اوضاع به اینجا کشیده شود. علاوه بر این وضعیت حضور ناتو در شمال آفریقا هم به نوعی می‌تواند گویای این امر باشد که پرونده لیبی برای طولانی مدت در یک فضای مبهم باقی خواهد ماند و شاید انتخابات بتواند این وضعیت را بهبود ببخشد.

انتهای پیام/

منبع: ایلنا

کلیدواژه: روسیه عربستان سعودی لیبی ناتو نفت آمریکا طرابلس بحران اوکراین عبدالحمید الدبیبه فتحی پاشاغا برگزاری انتخابات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۸۹۲۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استدلال‌های مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان

فرارو- مارکو کارنلوس؛ دیپلمات سابق ایتالیایی است. او در سمت‌های دیپلماتیک در سومالی، استرالیا و سازمان ملل متحد منصوب شده بود. کارنلوس در فاصله سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ میلادی در دستگاه سیاست خارجی ایتالیا در دوران زمامداری سه نخست وزیر آن کشور خدمت کرده بود. اخیرا او نماینده ویژه دولت ایتالیا برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه برای سوریه و تا نوامبر ۲۰۱۷ سفیر ایتالیا در عراق بوده است.

به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اخیرا ارزیابی تهدید سالانه خود را منتشر کرده که بر تهدیدات جهانی علیه امنیت ملی آن کشور تمرکز دارد. این سند بازتاب دهنده تحلیل‌ها و بینش‌های جمعی سیا،  آژانس امنیت ملی، دفتر تحقیقات فدرال و بیش از ده‌ها آژانس دیگر امریکا است.

پیشگفتار آن گزارش حس روشنی از وجود تفکر دیستوپیایی و خودارجاعی آن جامعه اطلاعاتی را نشان می‌دهد برای مثال، در جایی که آمده است: "در طول سال آینده ایالات متحده با نظم جهانی شکننده فزاینده‌ای مواجه می‌شود که به دلیل تسریع رقابت استراتژیک بین قدرت‌های بزرگ، چالش‌های فرا ملی شدیدتر و غیرقابل پیش بینی‌تر و درگیری‌های منطقه‌ای متعدد با پیامد‌های گسترده‌تر ایجاد خواهد شد".

در ادامه آن گزارش آمده است: "چین بلندپرواز، اما مضطرب، روسیه متخاصم، برخی از قدرت‌های منطقه‌ای مانند ایران و بازیگران غیردولتی توانمندتر، قوانین دیرینه نظام بین الملل و هم چنین اولویت آمریکا را به چالش می‌کشند". از این رو  ایران، روسیه و چین از سوی امریکا به عنوان کشور‌های شرور اصلی برای به چالش کشیدن قوانین دیرینه نظام بین الملل قلمداد شده اند.

چنین تحلیلی جای تعجب ندارد چرا که شعار سیاست ایالات متحده برای سالیان متمادی بوده است. مشکل آنجاست که مشخص نیست گزارش به کدام قواعد اشاره دارد: حقوق بین‌الملل عرفی مندرج در منشور سازمان ملل متحد و کنوانسیون‌های سازمان ملل یا به اصطلاح نظم جهانی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده. مشکل مفهومی اصلی آن است که برای تشکیلات سیاسی ایالات متحده و متحدان کلیدی غربی آن کشور هیچ گونه تمایزی وجود ندارد. با این وجود، همان گونه که اغلب رخ می‌دهد آنان به شدت در اشتباه به سر می‌برند.

حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل ستون‌های نظم جهانی هستند که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و ایالات متحده سهم برجسته‌ای در آن داشت. برعکس نظام بین الملل مبتنی بر قواعد تحت رهبری آمریکا تحولی جدیدتر از تفکر سیاسی آمریکاست: یک ذهنیت خودارجاعی که به سوی منافع واشنگتن و متحدان آن کشور منحرف شده است. این نظم مبتنی بر ایدئولوژی نولیبرال و آغشته به استاندارد‌های دوگانه است که فاجعه در حال وقوع در غزه بارزترین و تازه‌ترین نمونه آن است.

این نظام بر اساس مجموعه‌ای از مفروضات مانند استثناگرایی ایالات متحده و برتری بی چون و چرای دموکراسی‌های غربی (یعنی تمدن غربی)، قوانین ملی را قوانینی جهانی قلمداد کرده و مجموعه‌ای از ارزش‌ها و قوانین مرتبط را در نظر می‌گیرد، اما کاملا مراقب است که آن قوانین و هنجار‌ها را در صورت تلاقی و تضاد با منافع خود اجرا نکند. این دستور کار را می‌توان با  یک شعار غیر رسمی خلاصه کرد: "برای دوستان من همه چیز برای دشمنان من قانون".

به چالش کشیدن هژمونی آمریکا

جای تعجبی ندارد که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، چین، روسیه و ایران را به همراه تعدادی از بازیگران غیردولتی (از جمله حزب‌الله لبنان، حماس در فلسطین و انصارالله در یمن) متهم می‌کند که قوانین نظام بین الملل را به چالش می‌کشند. با این وجود، مهم از همه آن‌ها "اولویت" ایالات متحده با طرح این استدلال است. به نظر می‌رسد که جرم واقعی به چالش کشیدن نظام بین‌الملل نیست بلکه به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده است. با این وجود، علیرغم آن که امکان پذیرش چنین رویکرد مضحکی از سوی دیگر کشور‌ها نیز تا چند سال پیش وجود داشت، اما اکنون آشکارا از سوی بسیاری از کشور‌های به اصطلاح جنوب جهانی نه تنها پذیرفته نمی‌شود بلکه به چالش کشیده شده یا دست کم مورد خشم قرار می‌گیرد. تنها تعداد کمی از کشور‌ها در اروپا و شرق آسیا برتری ایالات متحده را پیش نیاز اساسی یک سیستم بین المللی باثبات می‌دانند. در واقع، بررسی دقیق دو دهه اخیر تاریخ خلاف آن را اثبات می‌کند.

نظم جهانی از یک پیکربندی تک قطبی متمرکز بر ایالات متحده به یک پیکربندی چند قطبی در حال تغییر است. در طول تاریخ، امپراتوری‌ها ظهور کرده و سپس از هم فروپاشیده اند. عاقلانه خواهد بود که سیاستگذاران ایالات متحده خود را با این قواعد تاریخ تطبیق دهند. آنان اکنون بر سر یک دو راهی برای انتخاب قرار دارند: حکم تاریخ را بپذیرند همان طور که بریتانیا به تدریج از سال ۱۹۴۵ انجام داده یا به طور فاجعه آمیزی در برابر آن مقاومت کند.

اشاره به بحران غزه در گزارش مذکور دید روشن تری درباره دیدگاه‌های دیستوپیایی نهاد‌های اطلاعاتی امریکا ارائه می‌دهد جایی که می‌نویسد:" فقط باید به بحران غزه نگاه کرد که توسط یک گروه تروریستی غیردولتی بسیار توانمند درون حماس آغاز شد. این اقدام با بلندپروازی ایران و با روایت تشویق شده توسط چین و روسیه برای تضعیف ایالات متحده در صحنه جهانی تشدید می‌شود. این وضعیت نشان می‌دهد که چگونه یک بحران منطقه‌ای می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای داشته باشد و همکاری بین المللی را در سایر موضوعات مبرم پیچیده سازد".

این بخش نشان می‌دهد که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اساسا نمی‌تواند درگیری در غزه را دقیقا ببیند: یک مبارزه آزادیبخش ملی که توسط چندین دهه اشغال بیرحمانه و بدون مجازات اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی آغاز شده اشغالگری‌ای که با تحویل تسلیحات گسترده از سوی امریکا به اسرائیل و ایجاد یک سپر سیاسی برای اسرائیل از سوی امریکا میسر شده است. هم چنین، باید به نقش امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از اسرائیل اشاره کرد حمایتی که اگر وجود نداشت اسرائیل مسئول ارتکاب جنایات جنگی شناخته می‌شد.

رویکرد امریکا به وقایع ۷ اکتبر که آن را نیز به تلاش‌های چین و روسیه برای تضعیف واشنگتن در صحنه جهانی مرتبط می‌کند واقعا مضحک است.

استاندارد‌های دوگانه

عامل واقعی تضعیف جایگاه جهانی ایالات متحده اقدامات ادعایی برخی دولت‌های خارجی نیست بلکه عمدتا رفتار بین‌المللی و استاندارد‌های دوگانه واشنگتن است از جمله حمایت بی دریغ امریکا از حمام خون به راه انداختن اسرائیل در غزه حمله‌ای که تمام قوانینی که ایالات متحده ده‌ها سال آن را موعظه می‌کند نقض کرده است.

 رفتار دولت بایدن پس از تصویب اخیر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس در غزه شده بود کاملا این موضوع را نشان می‌دهد. ایالات متحده پس از طرح قطعنامه با آن مخالفت کرد و تلاش نمود با غیر الزام اور خواندن آن معنا و تاثیر قطعنامه را به حداقل سطح ممکن تقلیل دهد.

پس از کشته شدن بیش از ۳۴۰۰۰ نفر در غزه قطعنامه شورای امنیت خواستار آتش بس فوری است. طنز غم انگیز ماجرا آنجاست که دولت نتانیاهو حتی به توصیه امریکا هم برای پذیرش آتش بس نیازی ندارد و در هر حال قطعنامه را چه امریکا رای مثبت به آن می‌داد و چه منفی نادیده می‌گرفت. بنابراین، دولت بایدن فرصت عالی دیگری را برای فاصله گرفتن از استاندارد‌های دوگانه ریاکارانه امریکا از دست داد.

دیگر خبرها

  • اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ 
  • اعلام بازداشت بیش از ۱۵۰۰ دانشجو در دانشگاه های آمریکا/برگزاری بیش از ۲ هزار تظاهرات در نیویورک/ وحشت دموکرات‌ها از ادامه اعتراضات دانشجویی در آستانه انتخابات
  • افشای دلایل ردصلاحیت حسن روحانی در انتخابات
  • به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
  • چرایی تشدید اعتراضات دانشجویی در آمریکا
  • هشدار انصارالله به آمریکا درباره تشدید تنش نظامی علیه یمن
  • جنبش دانشجویی آمریکا اراده لازم برای تغییر را دارد
  • انتخابات به نظام مشروعیت می‌بخشد
  • استدلال‌های مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان
  • تشدید اعتراضات ضد صهیونیستی در کشور‌های غربی در حمایت از مردم غزه